بسم الله الرحمن الرحیم
بهتر آن است که سر دلبران/گفته آید در حدیث دیگران
در دوازدهم اسفند سال1353که مصادف باشب اربعین بود در محله اصیل ومتدین نشین امیر آباد تهران در منزل حاج سید عبد الحسین شهاب که از سادات وبزرگان بلده کرمانشاه بوده وافتخار بیش از سه قرن برقراری روضه حضرت ابا عبدالله علیه السلام را داشته اندوبزرگانی از علماء منطقه را در نسب ایشان تا حضرت زین العابدین سلام الله علیه میتوان دید،فرزند سومی به دنیا آمد. پدر نام او را سید عبد الحمید نهادومادر که اوهم از خدمتگزاران اهل البیت علیهم السلام میباشد وافتخار عروس بودن صدیقه طاهره سلام الله علیها راداردبر آن داشت تا فرزند را نذر روضه امام حسین علیه السلام نماید.سید عبد الحمید که از طفولیت استعداد وذوق سرشار ذاتی داشته همزمان با سال دوم دوره متوسطه دروس حوزوی را در مدرسه فخیمه آیت الله مجتهدی رحمت الله علیه آغاز نمود وبعد مسافت را به جان خریدکه:
درس معلم ار بود زمزمه محبتی. جمعه به مکتب آورد طفل گریز پا را
بعد از یک دوره پنج ساله بنا به سفارش بزرگان که ذوق ،استعدادوعلاقه ایشان را در ادامه وتکمیل دروس می دیدند راهی حوزه علمیه قم نمود تا در جوار کریمه اهل بیت علیها السلام موفق به ادامه تحصیل گردد،در طول 8 سال اقامت در شهر مقدس قم در دروس اساتید بزرگی همچون مرحوم آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی رحمت الله علیه به مدت دوسال وآیت الله العظمی علوی گرگانی سلمه الله به مدت شش سال تلمذ نمودودر عید الله اکبر سال 1376به دست شیخ الفقها حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی حفظه الله معمم و لباس نوکری وخدمت به اجدادطاهرینش را بر تن نمودورسما مفتخر به خدمت صاحب الزمان ارواحنا فداه گردید.
حاج سید عبد الحمید شهاب در طول تحصیل در حوزه توانست با ورود به دانشگاه در رشته علوم سیاسی موفق به اخذ مدرک کارشناسی گردد،ولی شوق وذوق نوکری در سنگر خطابه ودر خواست خانواده که آرزوی خدمت به اجداد طاهرینشان را داشتند با عنایت به استعداد ذاتی وصد ای دلنشین که دارای سوز و برگرفته از داغ مادر سادات بود،ایشان را از قم راهی تهران نمود.از بدو ورود ایشان به تهران معظم له در جلسات وهیئات بزرگ وبا سابقه مشغول به امر مهم تبلیغ ودر حوزه های مختلف مشغول به تدریس گردید،که الحق والانصاف حق منبر را با متانت وحوصله واعتقاد کامل ادا نموده ، ایشان موفقیت خود را که به گفته اهل خبره《او جزء مفاخر اهل منبر است》در چهار چیز خلاصه وبه آن مباهات می نماید:
در پايان اين وجيزه بيتى را كه از سروده هاى حقير ميباشد را تقديم صديق ارجمند ورفيق شفيق خود مينمايم كه مصداق حال ايشان است
اگرچه از گل آدم شرشتند
ولى در نامه ام عاشق نوشتند
والسلام
1_عنایت اجداد طاهرین والا امام عصر روحی فداه
2_دعای پدر ومادر که همیشه بدرقه زندگیش بوده
3-تشویق اساتید بزرگ منبر مانند حضرات حجج اسلام موسوی محب الاسلام وشریعت زاده خراسانی
4-زحمات اساتید بزرگ خصوصا آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی رحمت الله علیه
این سطور در بضاعت نویسنده که یقینا حق این خدمتگزار صدیق را ادا نمی نماید برگ سبزی است تحفه درویش...
العبد عبد الامیرپشتکوهی
١٧ ربیع الاول1436/تهران ،شمیران